دلم گرفته

عزیزم دلم گرفته
دلم برایت تنگ شده
دلتنگ گرفتنت دستهای گرمت هستم
دلتنگ بوسیدن گونه هایت هستم
آنقدر دلتنگم که اینک آرزو دارم حتی یک لحظه نیز از راه دور تو را ببینم
عزیزم دلم گرفته ، دلتنگت هستم
کاش همیشه در کنارم بودی تا دلتنگی به سراغم نمی آمد
کاش همیشه در کنارت بودم تا هیچگاه دلم نمیگرفت
هیچگاه نفهمیدی چقدر به وجودت ، به آن آغوش مهربانت نیاز دارم
هیچگاه نفهمیدی چقدر تو را دوست دارم
کاش به سر میرسید ثانیه های دلتنگی
کاش اولین ثانیه در کنار تو بودن فرا میرسید و هیچگاه نیز به پایان نمیرسید
به یادت هست روز دیدارمان خیره به چشمانم شده بودی ، من هم غرق در چشمان نازنین تو بودم
اینک دلم برای چشمانت یک ذره شده ، تو هم دلت برایم تنگ شده؟
هنوز مثل قبل مرا دوست داری؟ هنوز برای دیدنم لحظه شماری میکنی؟
هنوز وقتی در کنارم نیستی بیقراری میکنی؟
طاقت دوری تو را ندارم عشق من ، مگر من جز تو چه کسی را دارم ، تو را دارم که دنیای منی
خدایا این دنیای زیبا را از من نگیر
دلم برای دنیایم تنگ شده دنیای من
دلم گرفته ای دنیای من
راستی خیلی میترسم! میترسم تو را از دست بدهم …
میترسم دوباره تنها شوم ، دوباره همسفر غمها شوم
بیا در کنارم تا آرام شوم ، بیا در کنارم تا دوباره خوشحال شوم
بیا در کنارم تا دوباره دنیای زیبای خودم را از نزدیک ببینم
عزیزم خیلی دلم برایت تنگ شده …



[ چهارشنبه 92/12/28 ] [ 9:55 صبح ] [ مسافر ]

نظر